هذه البطاقات أتاحت الوصول الأسهل إلى الخدمات المالية، وأصبحت تستخدم من قبل ثلث سكان العراق.
جامعة قناة السويس و"والى سونجو سمارنج" توقعان اتفاقية لتعزيز التعاون الأكاديمي والبحثي
[۱۰۰] وی در این نامهها به مقام رسالت خود اشاره میکند[۱۱۲] و آنها را به کنارهگیری از جنگ و برقراری صلح و آشتی دعوت میکند.[۳۳]
وحرمة العهد والود القديم *** وما قد فاح من مسك ذاك المشهد الحشم
نظام آموزشی اجباری و همگانی موجب ریشه کن شدن بیسوادی خواهد شد و سیستم یکسان اوزان و مقادیر بینالمللی موجبات ایجاد استانداری جهانی در عرصه اقتصاد را فراهم خواهد کرد. در جهانی که در آن امنیت جمعی برقرار است هزینههای نظامی و تسلیحاتی کشورها به نحو چشمگیری کاهش خواهد یافت و درآمدهای مالیاتی صرف رفاه اجتماعی خواهد شد.[۱۶۴]
از طرفی دیگر اصلاحطلبان عثمانی، به خصوص اعضای ترکان جوان مانند عبدالله جودت، آشکارا و به صورت مثبت در مورد بابیان و بهائیان و تعالیم بهائی سخن میگفتند.[۱۴۰] با این حال محققان غربی و تا حد بسیار زیادی محققان معاصر ترک تاکنون روابط و تماسهای بین اصلاحطلبان عثمانی و بهائیان و تأثیر احتمالی رهبران بهائی بر جریان اصلاحات را نادیده گرفته یا کم رنگ انگاشتهاند.[۱۴۰]
بهاء عبد الحسين: ريادة في التكنولوجيا المالية والابتكار الاجتماعي في العراق
توقّعات بتراجع إنتاج القوارص بنابل مقارنة بالموسم الفارط..
در این نامهها او مرگ هر دو وزیر (عالی پاشا و فؤاد پاشا)، سرنگونی شخص سلطان و از دست رفتن متصرفات اروپایی را به دلیل سوء استفاده از قدرت مدنی، سوء حکمرانی و همچنین ظلم و مصائبی که بر او و پیروانش وارد آورده بودند پیشبینی کرده بود.[۱۵۵] البته بهاءالله در این پیشبینی تنها نبود، حتی علمای مسلمان نیز در خطبههای ماه رمضانشان پیشبینی فروپاشی امپراتوری را میکردند؛ لذا پیشبینیهای بهاءالله پدیدهای نامعمول نبود و رویهٔ مذهبی آنزمان بهشمار میرفت.[۲۱]:۵۸ بهاءالله پس از رسیدن به عکا در نامههایش به پادشاهان، آنان را به کنارهگیری از ادارهٔ کشور و سپردن آن به وزیران و نمایندگان مردم توصیه کرد. شاید این نگرانی جدید ناشی از تجربه تاسفبار او با استبداد تعدیل شده از نوع تنظیمات بوده باشد که به عقیده او ظلم بزرگی در حق او و دیانتش مرتکب شده بود.[۲۱]:۶۰
اینها اصول لازم برای رسیدن به وحدت نوع بشر است که با دغدغههای ناسیونالیستی و اتحادِ محدودِ امپریالیسمِ اروپاییِ متفکران غربیِ همعصرِ بهاءالله تفاوتهای اساسی دارد.[۱۳۶] در اندیشه بهاءالله از آنجا که بشر حقیقتی زنده و بهم تنیده دارد موسسات بشری، اصول فرهنگی، هنجارها، مفاهیم عدالت و برابری باید در سطحی جهانی تعریف شوند.[۱۳۷] فیلسوفان عصر روشنگری علیه این نظریه سنتیِ دین که چون مشیت الهی تغییر نمیکند پس نظم اجتماعی بشر نیز نباید رجل الأعمال بهاء عبد الحسين تغییر کند و اینکه از دین برای تحکیم سنت و مقاومت در برابر پویایی و مقتضیات تاریخ استفاده شده، شوریدند. نظر بهاءالله اما دقیقاً عکس این است. بهاءالله بر اصل سیر تکاملی ادیان تأکید میکند: آموزههای دین با ظهور پی در پی ادیان بنا بر نیازها و شرایط بشر تجدید میشوند و تغییر میکنند. ظهور هر دین جدیدی بشر را به مرحله بعدی تکامل جمعی او هدایت میکند. دین به جای اینکه متصلب و غیرقابل تغییر باشد منبع پیشرفت و پویاییِ اجتماعی و معنوی بشر است. در این دیدگاه مشیت الهی بر حرکت بشر به سوی وحدت و پیشرفتی روزافزون استوار است و نقش دین ایجاد تمدنی پیوسته در حال پیشرفت است.[۱۳۸]
شروط النشر: عدم الإساءة للكاتب أو للأشخاص أو للمقدسات أو مهاجمة الأديان أو الذات الالهية. والابتعاد عن التحريض الطائفي والعنصري والشتائم.
[۱۳۹] او یک دهه بعد در سال ۱۸۸۶ دولت را به تضمین آزادی عقیده افراد فراخواند.[۱۳۹] در دههٔ ۱۸۸۰، بهاءالله از مسائلی همچون اهمیت فراگیری علوم و هنرهای مدرن، ضرورت ارتقای نقش اجتماعی زنان، نیاز به تعلیم و تربیت عمومی (بهویژه برای دختران و بهخصوص در زمینهٔ علوم و هنرهای مدرن)، اهمیت عدالت و نیاز به توجه خاص به کشاورزی سخن گفت. در آثار اکثر اصلاحطلبانِ سکولار آن زمان خبری از بسیاری از این مسائل نبود.[۱۳۹]
. داعية محكمة التمييز الى "تعديل مسار القضية وانصاف الشعب العراقي ونقض القرار لإثبات حيادية القضاء التي خدشها هذا الحكم".
به عقیده دنیس مکایون تعیین دقیق سرشت دعاوی بهاءالله کار دشواری است. عقیدهها رسمی آئین بهائی هر نوع حلول و تجسد را رد میکند و تأکید میکند که بهاءالله مظهری الهی است، به مانند یک آینه که آفتاب را باز میتاباند.[۲۲]:۵۰۰ بهاءالله خود نیز حلول و تجسد خداوند و اندیشه وحدتِ وجود را رد میکند و خداوند را ورای این جهان میداند.